شاید به نوعی رسالت اصلی مهندسی صنایع را بتوان تغییر روش ها در جهت بهبود آن ذکر کرد.
اگر مهندسی صنایع را به چند شاخه اصلی : کنترل پروژه ،کنترل تولید ،کنترل کیفیت و تحلیل سیستم تقسیم کنیم ،به طور مشهود می توانیم تلاش مهندسان صنایع را برای بهبود روش در هر یک از شاخه ها ملاحظه کرد.
مثلا در کنترل پروژه ما سعی می کنیم با تغییر عادات ها هر فعالیت در صورت امکان در زمان تعیین شده انجام دهیم که به نوعی همان افزایش بهره وری می باشد.کنترل تولید و کنترل کیفیت هم کاملا مشابه کنترل پروژه بوده،فقط نوع کار مورد نظارت عوض می شود.
تحلیل سیستم هم که نماد کامل تغییر روش ها و تلاش در جهت بهبود آن در سازمان می باشد. البته این تغییر روش آن چنان هم ساده نیست و شاید برای یک تغییر کوچک سالها باید تلاش و فرهنگ سازی کرد. در مورد تغییر عادت ها یاد یکی از خاطرات آشنایان افتادم که تعریف می کرد :
یک روز برای مسافرت به شمال سوار اتوبوس شدم،در صندلی جلوی من یک پیرمرد و پیر زن
باصفایی نشسته بودند. بعد از حرکت اتوبوس دیدم پیرزن استکان های کمر باریک با نعلبکی
را از ساکش بیرون آورد و با فلاکسی که داشت شروع به ریختن چای کرد.
بعدش هر دوتاشون به همان شیوه سنتی یعنی ریختن چای در نعلبکی شروع به خوردن کردند.
این موضوع مثال کامل و جالبی برای پا فشاری عادات غلط در سازمان ها می باشد.
در مسافرت چه جای استکان و نعلبکی ای.
با کمی دقت نظر می توانیم مشابه این رفتار های غلط را به وفور در سازمان ها دید.